برای بهتر شدن اوضاع و نتیجه کارهایمان، باید خودمان تغییر کنیم
معمولاً عادت داریم به اینکه امید داشته باشیم برای بهبود اوضاع چیزهای دیگر تغییر یابند و وضعیت به وفق ما تغییر کند تا اوضاعمان بهتر شود و مشکل را آنجا میبینیم که نمیتوانیم دیگران و چیزهای مختلف را تغییر دهیم و همیشه در چالش و درگیری برای تغییر شرایط بیرونی و دیگران هستیم و معیارها و اعمال و رفتار و حتی قوانین مختلف را به باد انتقادهای شدید میگیریم و راه نجات و بهبود را تنها در تغییر چیزها میدانیم و فکر میکنیم که ما پدیدهای ثابت و کامل هستیم. این فکر ما را به یاد افکار دوران قرونوسطی که بعضی دانشمندان و کلیسا فکر میکرد که زمین محور و مرکز عالم است و همهچیز حول آن میچرخد. جالب است نه؟
زمانی که بدانیم قرار نیست چیز دیگری عوض شود و اصولاً ما توان عوض کردن سایر پدیدهها را نداریم بنابراین خواهیم دانست که مشکل همچنان پابرجا خواهد بود و تا سالیان سال و با هر نوع تغییر فنّاوری و تغییر زمان هیچ تغییر عمدهای در افراد به وجود نخواهد آمد. حال شاید بگویید که چرا با تغییر زمان و فنّاوری امکانات و آسایش زیادی وارد زندگی افراد شده است و در جواب خواهم گفت که اینیک تغییر عمومی است و بهصورت همهجانبه اعمال میشود و درواقع اگر شما قبل از تغییر در سطح 20 قرار داشتید بازهم بعد از تغییر نیز در سطح 20 قرار خواهید داشت البته سطح 20 کمی تغییر داشته است ولی سطح شما نسبت بهکل تغییری نخواهد داشت.
تغییرات عمده اجتماعی و جهانی در سطوح مشخصی صورت میگیرند و حتی در مقیاسهای بزرگ قابل تخمین هستند. همانند فصول که تغییرات آنها کاملاً مشخص است و تغییرات بزرگ جهانی نیز مثل جذر و مد هرازگاهی صورت میپذیرد و حتی در مقیاسهای بزرگ 6500 ساله بهصورت سیکلهای تقریباً قابل پیشبینی به وقوع میانجامد.
اما در این میان تغییرات فردی چه نسبتی با این تغییرات دارند و چقدر از آن مستقل هستند؟
گفتنی است که شما در میان اینهمه تغییرات و افتوخیز زمانی بهتر خواهید شد که تنها و تنها خودتان بهتر شوید و خودتان را تغییر دهید و بهصورت مستقل از تغییرات اجتماعی عمل کنید. تغییرات اجتماعی معمولاً بهعنوان افزایشدهنده سرعت یا کاهنده آن عمل میکنند.
نکته بسیار مهمی که باید مدنظر قرارداد اینکه به قول جیم ران
“زندگی مثل فصلها است و فصلها بههیچعنوان قابلتغییر نیست”
و البته که خود ما قابل تغییر هستیم.