در مقاله قبلی (از کجا بدانیم زمان تغییر ما فرارسیده است؟) ضرورت تحول و رشد را بررسی کردیم. دریافتیم که در هر زمان باید اقدام به حرکت و تحول زد و هراندازه در این مورد تعلل و کوتاهی کنیم و زمان تغییر خود را به عقب بیندازیم، هزینههای بیشتری را باید متحمل شویم. هزینههایی که بعضاً جبرانناپذیر هستند. مسئله مهم دیگری که توجه ما را به خود جلب میکند این است که زمانی که این موضوع خود را بهروشنی به اثبات میرساند و افراد درمییابند که باید تغییر کنند و الا ممکن است هزینههای تغییر نکردن زیاد شود، درعینحال بازهم دست به اقدام نمیزنند. به نظر شما علتهای این اقدام نکردنها چیست؟
در این مقاله به یکی از علل اصلی مقاومت افراد در برابر تغییر، اشاره خواهم کرد. لطفاً ادامه مطالب را دنبال کنید.
اصولاً علت رخداد یا عدم وقوع هر پدیدهای برای هر شخصی، رابطه مستقیمی با باورهای آن فرد دارد. اگر باورهای وی در این مورد اجازه دهد حتماً دست به تغییر و حرکت خواهد زد و در غیر این صورت خیر. اساساً حرکت و عمل و وضعیت کلی هر فردی در تعادل کامل با باورهای وی است و ممکن نیست وی دارای یک باور محدودکننده در یک موضوع باشد ولی در عمل بتواند آن کار را انجام دهد. بهعنوان مثال یک شناگر هیچگاه باور ترس از آب را نخواهد داشت یا شخصی که ثروتمندان را اشخاص فاسدی بداند، ثروتمند نخواهد شد یا اینکه ثروتمند فاسدی خواهد شد.
از بحث باور که بگذریم، از نام خود مطلب هم میتوان برداشت کرد که بزرگترین دغدغه افراد در تغییر نکردن این است که برای تغییر کردن نیاز به تضمین دارند. اینرسی ذهنی، باعث میشود تا زمانی که فرد مطمئن نشود که دوباره بهجای پای محکمی همچون وضعیت فعلی دست پیدا نکند، وی قدم از قدم برندارد. بزرگترین ترس ذهن، ناشناختههاست، ذهن از چیزی که نمیداند و جایی که نمیشناسد را بزرگترین دشمن خود میداند و همیشه در مواجهه با ناشناختهها جانب احتیاط را رعایت میکند و این بزرگترین عامل محتاط بودن و تغییر نکردن است.
ذهن تا زمانی که تضمین نداشته باشد که شروع حرکتش به پایان مطمئنی نخواهد رسید؛ دست به حرکت نمیزند. در این میان، در این دنیای سیاهوسفید، هیچ تضمینی برای هیچ اقدامی وجود ندارد. انسان در هر مرحله از اقدام خود با هزاران گزینه روبهروست و اختیار کامل برای هرگونه تغییر روند امورات را دارد و به همین دلیل تضمینی برای به نتیجه رسیدن هیچ کاری وجود ندارد. درواقع افرادی همیشه به نتیجه تلاشهایشان خواهند رسید که بدون تضمین اقدام به حرکت کنند.
افرادی که همیشه در پشت دلیل تضمین پنهان ماندهاند و دست به اقدام نزدهاند هرگز هیچ دستاوردی نداشتهاند. ایمان به نتیجه کار، موتور محرکی برای شروع حرکت خواهد بود و شیرینی آن همیشه در قدم نهایی و نتیجه کار نمایان میشود. افرادی که بتوانند حتی مدتزمان کوتاهی ناحیه امن خود را ترک کنند در کمترین زمان به رشد خود دست خواهند یافت. در منابع دینی هم ازجمله قران اشارهشده و از کسانی که به چیزی که نمیبینند ایمان داشته باشند، تمجید شده و در توصیف افراد با تقوی، داشتن ایمان به غیب عنوانشده است. نکته مهم اینجاست که خداوند خود در قران بزرگترین تضمین لازم را به افراد داده است. خداوند تمامی حرکتهای رو به رشد و تعالی را تضمین کرده و خود را مربی و هدایتگر آن حرکتها بیان کرده است. در آیه 257 سوره بقره میفرماید ” الله ولی الّذین ءامنوا یخرجهم من الظّلمت إلی النّور” و خود را ولی افرادی بیان میکند که باایمان در مسیر رشد و تحول و تعالی هستند.
بنابراین تضمین وجود دارد ولی یک تضمین نانوشته که فقط شامل افرادی خواهد بود که ریسک ترک نقطه امن خود را بپذیرند و دست به عمل بزنند. اگر دقت کنید نیروی مقاوم از سوی ذهن صادر میشود و میدانیم که ذهن یکی از منافذ نفوذ وسوسههای شیطانی است. کسانی که بتوانند کنترل ذهن خود را به دست بگیرند بهراحتی در زمانهای لازم دست به اقدام خواهند زد.
زمان تغییر شما همینالان است
برای خواندن مقاله : از کجا بدانیم زمان تغییر رسیده کلیک کنید